راهگشای روابط زوجین، توانایی برقراری گفتوگوی مؤثر است حتی اگر نتیجهای در پی نداشته باشد. اینکه زوجین چقدر میتوانند به ایجاد و ادامهدار شدن گفتوگو بین خودشان متعهد باشند، پیشبینی کنندۀ وضعیت رابطۀ آنها در بلندمدت است. سکوت، خوب است اما فقط زمانی که زوجین برای حل تعارضات خود، وقفهای در نظر میگیرند و در این زمان به سکوت میپردازند تا بهتر فکر کنند و آرام شوند؛ سکوتی که مشاجرات را بدتر و یا حتی مانعی بر سر راه گفتوگوی زوجین میشود، حتی یک ثانیهاش هم طولانی و بیحاصل است. زمانی مسائل بین زوجین حل میشوند که با هم صحبت کنند و آداب گفتوگو را نیز بدانند و به آنها پایبند باشند. یکی از راههای مؤثر در برقراری ارتباط، پرسیدن سوالات باز پاسخ است.
در ادامه، مثالهایی خواهم آورد. در نظر بگیرید که سارا و سهراب بهخاطر اینکه یکی از همکاران سهراب با او بسیار صمیمی است و حد خودش را رعایت نمیکند با هم به اختلاف خوردهاند و سارا بیشازحد احساس خشم و عصبانیت میکند و نمیتواند این موضوع را بپذیرد اما سهراب سعی دارد او را متوجه کند که خطری از سمت خودش این رابطه را تهدید نمیکند.
سارا با فریاد میگوید: من متوجه نمیشم چرا اون باید با تو انقدر صمیمی بشه. چرا بهش تذکر نمیدی؟
سهراب آرامش خود را حفظ میکند و پاسخ میدهد: من متوجه احساست هستم. میدونم خوشت نمیاد اون دختر چنین رفتاری داشته باشه. اما ازت میخوام جوری با من رفتار نکنی که انگاری من ازش خواستم این رفتارها رو داشته باشه. درسته؟
سارا که کمی آرام شده میگوید: درسته سهراب. من هم اینو میدونم که تو مراقب رفتارت با اون هستی. اما بهم حق میدی که رفتارش رو به راحتی قبول نکنم؟
سهراب که خیالش آسوده شده که سارا آرام گرفته، پاسخ میدهد: حق میدم. الان میخوای بهم بگی چیشد که انقدر عصبانی شدی؟ من بهت گوش میدم.
و سارا شروع میکند به گفتن دلایلی که خشم اکنونش را رقم زدهاند و سهراب نیز او را درک میکند. گفتوگویی که مثال زدم، بینقص نیست اما بهتر از گفتوگوی پایین است.
+ چرا باهات انقدر صمیمی شده؟ چیکار کردی؟ (متهم کردن طرف مقابل)
-اگر فکر میکنی من کاری کردم پس همون بهتر که اصلاً حرف نزنیم. (ایجاد مانع برای ادامه گفتوگو)
+ آره بازم فرار کن. همیشه همینطوری هستی. (استفاده از قید همیشه و صفر و صدی نگاه کردن)
-تو فکر کن که فرار کردم. برام مهم نیست. (خشمگین کردن طرف مقابل)
شما کدام گفتوگو را انتخاب میکنید؟ آیا میپذیرید که در مواقع بحرانی، از احساسات خود به روشنی صحبت کنید حتی اگر برایتان سخت باشد؟ یا سکوت میکنید و فقط به متهم کردن طرف مقابل ادامه میدهید؟ و نباید فراموش کنیم که صحبت کردن با چگونه صحبت کردن، بسیار متفاوت است. پایان بعضی صحبتها، بنبست است. بهتر است واقعبینانه به این پایان نگاه کنیم و راههای نرسیدن به آن را آموزش ببینیم.
یکی دیگر از مواردی که گفتوگوی مؤثر را رقم میزند، چگونگیِ بیان احساسات و نیازهاست. شاید در لحظه، احساس تنفر داشته باشیم اما آیا درست است که به طرف مقابل بگوییم من از تو متنفرم؟ این حرف گفته میشود اما اثرات آن برجای میمانند. برای توصیف احساسات، بهتر است طوری عمل کنیم که رابطهی ما را بهسمت پیشرفت سوق بدهد نه نابودی.
۱_ من احساس میکنم که این مدت کمتر بهم توجه کردی. درسته؟ میخوای اگر اتفاقی افتاده بهم بگی؟
۲_ من نیاز دارم کنارم باشی میشه لطفاً امشب با هم تلفنی صحبت کنیم؟ (بیشتر در روابط از راه دور)
۳_ وقتی پیش خانوادت گفتی که غذام شور شده، احساس کردم دستپختم رو دوست نداری و کمی ناراحت شدم. درست متوجه شدم؟
۴_ من نیاز دارم بیشتر بهم بگی عزیزم تا اینکه فقط اسمم رو صدا کنی.
احترامِ نهفته در عبارات بالا را احساس کردید؟ همین احترام، که یکی از نیازهای اساسی در انسانهاست، باعث پایداری روابط ما میشود. یکی از دلایل اصلی در شعلهور شدن خشم زوجین و حل نشدن مشکلات آنها این است که احساس میکنند به اندازۀ کافی محترم نیستند و احساساتشان معتبر نیست. وقتی فقط سعی در نجات خود و برنده شدن خود داریم و توجهی به احساسات طرف مقابل نمیکنیم که حتی شاید بهدلیل تروماها و آسیبهای گذشتهاش باشند، رابطهمان به شکست و تاریکی نزدیکتر میشود و باری دیگر، کم بودن آگاهی و سوادمان از چگونه گفتوگو کردن، زندگیمان را جلو میبرد.
مسئله زمانی حل میشود که به گفتوگوی مؤثر بپردازیم. به همدیگر گوش بدهیم. فرصت بدهیم طرف مقابل هم صحبت کند و از احساساتش بگوید. احترام او را نگه داریم و از همه مهمتر، به خودمان هم احترام بگذاریم و با خودتخریبی و توهین به خود، جنگ روانی راه نیندازیم و عواطف طرف مقابل را خدشهدار نکنیم و به خشم خود دامن نزنیم. اهمیت دادن به چالشهای رابطه و تلاش دوطرفه برای حل کردن آنها، راهی برای نشان دادن احترام به خود و طرف مقابل و ماهیتِ زوجیِ رابطه است و باید این تلاش کردن را بیاموزیم و وظیفهی خود بدانیم. اگر موضوعی برای ما مهم نیست اما زندگی و ذهن طرف مقابل را تحتتأثیر خود قرار داده، بهتر است که خود را برای بهتر کردن حال او مسئول بدانیم و اگر حتی این مسائل به گذشته و آسیبهای او مرتبط هستند نیز، یاد بگیریم که چگونه با چنین موضوعاتی مواجه شویم و نمکی روی زخمها نباشیم. زوجین بیشتر از چیزی که فکر کنند، روی احوالات هم تأثیر میگذارند پس چرا کاری نکنیم که این تأثیرات، با حداقلترین آسیبها همراه شود و رنگ و بوی امنیت به خودش بگیرد؟
جان گاتمن در کتاب خود، چگونه عشق پایدار میماند؟ اهمیت احترام را به خوبی توصیف کردهاست. «اولین گام برای پرورش عشق در یک رابطه، شناخت آن به همراه تمامی نواقص و اشکالات آن است. دومین گام احترام گذاشتن به آن است.»
احترام، آسانترین و در عین حال، سختترین کاری است که میتوانیم برای حل مسائل و ایجاد گفتوگوی مؤثر در روابطمان انجام بدهیم. از تأثیرش غافل نشویم.
نویسنده نرجس پوریاوی | کارشناس روانشناسی
منبع: الهام گرفته از کتاب چگونه عشق پایدار میماند؟ اثر جان گاتمن و نان سیلور